سرم داغ کرده بود،از یه طرف به خاطر حرفای جدیدی که شنیده بودم،از طرف دیگه به خاطر اینکه سرمو میکردم زیر پتو تا کسی نور گوشی و نبینه و نفهمه من اون موقع شب بیدارم !قرار بود شب ساعت 10 بخوابم،کشید به 3 صبح گوشیم تو شارژ بوداز چشمام اشک میومد به خاطر نور گوشی

اصلا نمیدونستم چی بگم واسه دفاع.مثل احمقا فقط یه چیزایی می پروندم که همش باهم تناقض داشت 

از پاپ گفت که امسال تعداد خیلی کمی رفتن به استقبالش،از ایران گفتگفت مردم ذهنشون باز شده.گفت انسان تازه داره به اون درجه از خرد میرسه که به این مسائل فکر کنه و از خرافات دست برداره.

حرف زدیم و بحث کردیمیه حرف تازه میزد ایموجی خنده می ذاشت که از فحش بدتر بودهیچی نداشتم واسه دفاع،حالم بهم خورد از خودم.دلم میخواست یه چیزی بگم تا دماغش بسوزه بعد ایموجی عینک دودی بذارمولی حرف جدیدی واسه گفتن نداشتمهی میگفتم اینطور نیست،تو درک نمیکنی!گفت این همه دلیل منطقی آوردم فقط یه دلیل منطقی بیار واسه وجود خداقفل کردم.گفتم فقط باهاش آرومم،حس خوبی دارم باهاش


گفتم بعضی از مسولین متظاهر و ریاکار باعث شدن این بد بینیا نسبت به دین و اسلام بوجود بیاد 


گفت اشتباه نکن!اینا متظاهر نیستن.اینا دقیقا قوانین اسلام پیاده کردند و میکنن 


گفتم اسلام میگه پول مردم و بر دارید در برید؟؟


گفت آره.همون طور که محمد از یهویا و مسیحیا پول میگرفت تا اونارو نکشه   


گفتم اینطور نیست!!


یه اسکرین فرستاد از گوگل که تو لینکش در مورد مالیاتی که از یهودیان و مسیحیان برای حفظ جانشان گرفته میشد.دقیق یادم نمونده اسمش چی بود،فقط یه بار از روش خوندماسمش جزیه بود فک کنم،هر چی بود اولش ج داشت 


 میخواستم بگم حتما حکمتی داشته.ولی چون به نظرم منطقی نبود نگفتم


گفت ای کاش یه کم شجاع بودی

 

گفتم یه کم هستم


گفت نیستی!اگه بودی وقتی ازت خواستم بری دنبالش نمیرفتی کتابای مطهری و بخونی.میرفتی دنبال مسائلی که تضاد دارند با عقیده هات.

اینقدر گفتم و گفت تا خسته شدیم


و آخرش هم با حرص بلاک شدیم و بلاک کردیم.


ولی کسی که دست خالی میدون و ترک کردم من بودم:/

میدونید گاهی وقتا فکر میکنم نکنه تا حالا هممون خواب بودیم،و جدی جدی همه چی خیال و خرافست.ولی من مطمئنم نیست چون هیچی مثل دعا کردن و شکر گزاری آرومم نمیکنه.دوست دارم برم اول مسیر،دوست دارم خودم بهش برسم ولی نمیدونم چطوری؟!کتابخونمون پر از کتابای مذهبیه ولی اونا هم اول مسیر نیستن.


ای خدا این فکرا چی بود همزمان با کنکور گریبان گیرمون شد؟میخوای امتحانم کنی؟


+هرچی دوست دارید قضاوت کنید:))))


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها